زبانحال حضرت ام البنین سلاماللهعلیها با فرزندش حضرت عباس علیه السلام
بیتـاب دوست بودی و پـروا نداشتی در دل به غـیر دوسـت تـمـنا نداشتی مادر! شنیدهام که تو در ازدحام زخم جـز ذکر یا حـبـیب به لـبها نداشتی وقتی نـسیم عـشـق وزیدن گرفته بود جـز آرزوی دیــدن زهــرا نـداشـتـی باور نمیکنم که در آن رستخـیز درد دسـتـی بـرای یــاری مـولا نـداشـتـی آن لحـظه میرسـید به بالـینت آفـتاب امـا دریــغ، چـشـم تــمـاشـا نـداشـتـی در مشک تشنه جرعهٔ آبی هنوز بود امــا تــوان بــردن آن را نــداشــتــی تا خـیـمههای نـور اگر آب میرسـید شـرم از نـگـاه تـشـنـهٔ دریـا نـداشـتی |